همسر محرم چگینی: می گویند منتظر نباش قاتل همسرت را معرفی کنیم


همسرمحرم چگینی یکی از کشته شدگان بعد از انتخابات به کمپین بین الملی حقوق بشر در ایران گفت مقامات مسوول از پرداخت دیه به خانواده همسرش سرباز می زنند. او گفت درجواب درخواستش مبنی براینکه قاتل همسرش را می خواهد گفته شده که منتظرنباشد قاتل همسرش را به او معرفی کنند.

 

معصومه چگینی به کمپین گفت: « من هم چنان دنبال این هستم که قاتل شوهرم را پیدا کنم. من هنوز دیه را نپذیرفتم. من گفتم دیه را نمی خواهم به خاطر این که فاقد فرزند هم هستم، دیه همسرم به من تعلق نمی گیرد، ولی همان روز هم که به من پیشنهاد دیه دادند، گفتم دیه نمی خواهم. من قاتل همسرم را می خواهم. گفتند قاتل همسرت را به تو معرفی نمی کنند، منتظر این نباش که به تو قاتل نشان بدهند، ولی پدر ومادرش قبول کردند که دیه بگیرند

 

همسر محرم چگینی گفت: «  ولی به آن ها چیزی داده نشد و اصلا پیگیر نشدند. اصلا جوابی به ما ندادند. من فقط آخرین باری که دادسرا رفته بودم، پدر و مادرش دیگر تصمیم داشتند که دیه را بخواهند. نزدیک دو سه ماه گذشته هنوز جوابی راجع به دیه هم ندادند. اصلا دیه ای به مانمی دهند فقط قاضی برگشت گفت هر چه قدر دیه مرد باشد می دهند، من نمی دانم چه قدر است. ولی هر چه قدر دیه مرد باشد. گفتند به والدینش تعلق می گیرد. پدر و مادرش گفتند دیه را می خواهیم. الان دو ماه است قرار بوده به ما زنگ بزنند  بگویند به شما دیه می دهیم. آن هم را به ما ندادند. برگشتند گفتند این ها چند نفرند پرونده هاشان در دادگاه انقلاب است، باید آن جا بررسی بشود تا تصمیمی بگیرند به شما بدهند. ما هم گفتیم خوب باشد. بعد گفتند زنگ می زنیم، ما هم گفتیم بگذاریم آن جا بررسی کنند، ببینیم چه به ما می خواهند بدهند؟»

 

وی همچنین گفت  که پس از مراجعه به به بهشت زهرا متوجه شده استکه تابلوی مزار وی کنده شده است: « پنج شنبه رفتیم بهشت زهرا دیدم تابلوی مزار همسرم را کنده  و برده اند. وقتی به بهشت زهرا مراجعه کردیم، گفتند که ما این کار را نکردیم. بعد که پی جویی کردیم، دیدم دزد برده است. گفتند این اتفاق چند جای دیگرهم افتاده است. قطعه ۲۵۸ این مورد اتفاق افتاده است…. تابلو یک قطعه آلمینیوم بود. من نمی دانم چه قدر ارزش داشته که کندن بردند. ۲۰۰ هزار تومان آن را خریده بودیم. نمی دانم برای آن ها چه قدر ارزش داشته که آن را بریدن و بردند

به بنیاد شهید مراجعه کردیم، گفتند:” می توانید دوباره بگذارید. تابلو را ما دوباره دادیم بسازند. رفتیم گفتیم شما که این فرد را خودتان شهید اعلام کردید، شهید خودتان بوده، آمدید به ما پیشنهاد دادید، حالا چه دلیل دارد بروید تابلوش را بکنید؟ گفتند:” این کار ما نبوده؛ چون شهید بوده، اگر می خواهید می توانید تابلو را دوباره بگذارید

 

معصومه چگینی به کمپین گفت گمان می کند شعرسرقبر وی ممکن است خوشایند برخی نباشد: « … واقعا جوابی به من ندادند. انگار سر شعر روی سنگ مزار اقای چگینی را شما ندیدید شعرش جوری است که انگار به مزاج این ها نمی چسبد. من حالا نمی دانم فکرمی کنم به خاطر این که ما روی سنگ چگینی نوشتیم به کدامین گناه کشته شد؟ آن ها می­گویند شعری که نوشتید به شهید نمی خورد باید سنگ اش ساده باشد و شعری باشد که ما بخواهیم

وی به کمپین گفت: « من از حرف های بنیاد شهید متوجه شدم… چون گفتند سنگ اش هم باید ساده باشد. فقط مشخصات اش باید باشد. آن شعر به شهید نمی خورد. من فکرمی کنم شاید این جور که می گویند سنگ اش هم بردارند. دوست ندارند آن سنگ هم روی قبرش باشد. از کسانی که شهید خودشان اعلام کردند یکی بهمن جنابی است که در قطعه شوهرم است، یکی هم میثم عبادی است. آن ها سنگ ساده انداختند فقط اسم شان را نوشتند. الان دنبال این هستم، مطمئن شوم و چه کسی تابلوی مزار شوهرم را برداشته؟ من فقط می خواهم قاتل شوهرم را به من معرفی کنند

 

شعر نوشته شده بر سنگ مزار محرم چگینی:

بر سر سنگ مزارم بنویس

زیر این سنگ جوانی خفته است

با هزار حیف و دو چندان افسوس

بنویس این جوان در حسرت دیدن یاری ماندن ات

جلوی روز وفاتم بنویس

روز قربان شدن عاطفه ها در چشم نگار

روز پژمده شدن گل در فصل بهار

روز اعدام جنون بر سر دار